تو اگر بارانی
خوش به حال آسمان . . .وقتی هنوز در دل ابر ها جا داری
خوش به حال زمین . . . وقتی بر گونه های خاکی اش مینشینی
خوش به حال گلبرگ
وقتی که شبنم میشوی و از تنهایی درش می آوری
تو اگر نسیمی
خوش به حال قاصدک
وقتی زیر بال و پرش را میگیری و دست به دست بالا میبری
خوش به حال بید . . .وقتی که گیسوانش را از روی پیشانی اش کنار میزنی
وقتی که شاخه به شاخه نوازشش میکنی
. ..
تو اگر دریایی
خوش به حال وصال ِ ماهی ها
خوش به حال ِ توفیق ِ مرجان ها
خوش به سعادت ِ مروارید ها
خوش به حال هرکس و هرچیزی که ایگونه در دلت جا باز کرده است
. . .
تو اگر خاکی
خوش به حال ِ جوانه
که تو در گوشش اذان و اقامه میگویی
نه
خوش به حال بوته ی محمدی
که هر شب روی پای تو به خواب میرود
و هر صبح روی دست تو میشکفد
نه نه
خوش به حال درخت
که سال هاریشه اش در تو پیچیده و تو در او پیچیده ای
اصلا خوش به حال هر چه بیشتر در تو ریشه دارد
. . .
تو اگر چشمه ای
خوش به حال زبری ِ سنگ ها
که در جریان ِ محبت تو صیقل خورده اند
خوش به حال ِ هم نشینی پونه ها
خوش به حال طراوت ِ سبزه ها
خوش به حال شب نشینی جیر جیرک ها
. . .
تو اگر . . .
تو اگر هرکه و هرچه که هستی
خوش به حال ِ "هرکه " و "هرچه" که با تو آمیخته است . . .
خوش به حال ِ تمام ِ داشته های تو
خوش به حال ِ تمام دوست داشتنی های تو
اصلا
خوش به حال "تو"
که متعلق به "خودت " هستی
. . .
راستی
"عشق"
چیزی جز این حس و حال است ؟!
Design By : Pichak |